از «آپارتاید» تا «کالریسم» / آیا رویای «لوترکینگ» با سرکشی های آمریکا محقق خواهد شد؟
تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۷۱۶۷۰
روز جهانی مبازره با تبعیض نژادی هر سال در روز ۲۱ مارس برگزار می شود، با این وجود هنوز هم بسیارند افرادی که در جوامع مختلف به ویژه در آمریکا از بی عدالتی و نژادپرستی رنج می برند.
خبرگزاری شبستان:جهان اسلام: روز جهانی مبازره با تبعیض نژادی هر سال در روز 21 مارس یعنی در روزی برگزار میشود که پلیس در «شاریویل» آفریقای جنوبی در تظاهراتی مسالمتآمیز علیه «قوانین تصویب» آپارتاید در سال 1960 به سوی مردم تیراندازی کرد و 69 نفر را کشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سال 1979، مجمع عمومی سازمان ملل فعالیت هایی را برای اقدام علیه نژادپرستی و تبعیض نژادی تصویب کرد و تصمیم گرفت که یک هفته همبستگی با مردمی که علیه نژادپرستی و تبعیض نژادی مبارزه میکنند، در سراسر دنیا برگزار شود.
از آن زمان سیستم آپارتاید در آفریقای جنوبی برچیده شد ، قوانین و شیوههای نژادپرستانه در بسیاری از کشورها لغو شد و چارچوب بین المللی برای مبارزه با نژادپرستی بر اساس کنوانسیون بین المللی رفع تبعیض نژادی ایجاد شد.
با این وجود هنوز هم بسیارند افرادی که در جوامع مختلف به ویژه در کشورهایی مانند آمریکا از بی عدالتی و نژادپرستی رنج میبرند.
تبعیض نژادی از نوع کالریسم:
«رنگ گرایی» یا «کالریسم» نوعی تبعیض نژادی است که در آن به دلیل رنگ پوست با مردم به طور نابرابر رفتار می شود.
این نوع تبعیض در ابتدا در ایالات متحده در دوران برده داری به وجود آمد. در سال 1865 در دوره بازسازی پس از جنگ داخلی آمریکا، متمم سیزدهم قانون اساسی ایالات متحده به تصویب رسید و برده داری را لغو کرد.
اما در دهه 1870 قوانین «جیم کرو» در جنوب شرقی ایالات متحده معرفی شد. این قوانین ایده «برابر اما جدا» را مطرح کرد به این معنی که همه نژادها اگرچه در ظاهر برابر بودند، اما باید امکانات عمومی جداگانه برای خود داشتند و اختلاط نژادها در بیشتر مکانها مانند مدارس دولتی، حمل و نقل عمومی و رستورانها غیرقانونی بود.
این قوانین باعث افزایش تبعیض و جداسازی در آمریکا شد و قوانین «جیم کرو» به طور سیستماتیک زندگی را برای آمریکاییهای آفریقایی تبار و رنگین پوستان سختتر کرد و حتی مانع رای دادن آنها شد، زیرا آمریکاییهای آفریقاییتبار باید قبل از رای دادن تستهای سوادآموزی را انجام میدادند و از موانع دیگر عبور میکردند.
برخی این مسئله بحث برانگیز را مطرح کردهاند که رفتار نژادپرستانه با آمریکاییهای آفریقایی تبار به معنای نسلکشی است.
مقابله با کالریسم:
چهرههای بزرگی مانند «مارتین لوتر کینگ جونیور»، «مالکوم ایکس« و «رزا پارکس» در مبارزه با تبعیض نژادی از طریق جنبش حقوق مدنی نقش مهمی را ایفا کردند. امتناع رزا پارکس از واگذاری صندلی اتوبوس خود به یک سفیدپوست در سال 1955 جرقه تحریم اتوبوسرانی مونتگومری را ایجاد کرد؛ جنبشی بزرگ در مونتگومری، آلاباما که دوره جدایی ناپذیری در آغاز جنبش حقوق مدنی بود.
«مارتین لوتر کینگ» نیز یک کشیش و فعال سیاه پوست بود که بسیاری از اعتراضات ضد نژادپرستی را رهبری و از بهبود وضعیت آفریقاییتبارها در جامعه آمریکا حمایت کرد. کینگ تظاهرات بسیاری را ترتیب داد که نه تنها آفریقاییها-آمریکایی ها، بلکه قفقازی ها نیز در آن شرکت کردند.
«مالکوم ایکس» هم مسیر دیگری را در پیش گرفت. حامیان اصلی او در موسسه «ملت اسلام» بر ایده قدرت سیاه و غرور سیاه تاکید داشتند. ایدههای او در مورد ناسیونالیسم سیاهپوستان به جرقهزنی گروه سیاسی در حزب پلنگ سیاه برای دفاع از خود که بعدها به حزب پلنگ سیاه معروف شد، کمک کرد. پلنگهای سیاه که ابتدا گشتزنی در فعالیتهای اداره پلیس اوکلند را آغاز کردند، به زودی به حمایت گسترده در شهرهایی مانند لسآنجلس و شیکاگو رسیدند. پلنگهای سیاه برنامههای اجتماعی متعددی مانند صبحانه رایگان برای بچههای مدرسه و کلینیکهای رایگان را در شهرهای متعدد به ارمغان آوردند.
اما با وجود همه این تلاشها هنوز هم تبعیض نژادی در آمریکا به طور مشهود وجود دارد و این تبعیضها در سایه سکوت جوامع بین المللی که تنها به شعار بسنده کردهاند، هر روز بیشتر میشود.
تبعیض علیه سیاهپوستان،هیسپانیکها و آسیایی تبارها
اکثر آمریکاییها می گویند که حداقل یک بار شاهد تبعیض علیه سیاه پوستان، اسپانیایی تبارها و آسیایی ها در ایالات متحده بوده اند.
بر اساس تحقیقات انجام شده از سوی موسسه تحقیقاتی «پیو»، 80 درصد آمریکایی ها میگویند تبعیض زیادی علیه سیاهپوستان وجود دارد، 76 درصد قائل به تبعیض علیه اسپانیایی تبارها و 70 درصد هم قائل به وجود تبعیض علیه آسیایی ها هستند.
این در حالی است که به گفته 40 درصد از آمریکایی ها،سفیدپوستان با حداقل تبعیض در آمریکا مواجه هستند و فقط 14 درصد قائل به وجود تبعیض زیاد علیه سفیدپوستان هستند.
تبعیض در محل کار،تعامل با پلیس و مراقبت های بهداشتی:
در نتایج تحقیقات انجام شده از سوی دانشکده بهداشت عمومی دانشکده هاروراد نیز نتایج جالب توجهی از رواج تبعیض نژادی در آمریکا به دست آمده است.
محل کار
57 درصد از سیاهپوستان آمریکایی تبعیض در پرداخت حقوق و توجه به ترفیع را در ادارات عمومی این کشور گزارش کردند.
31 درصد از کل زنان نیز می گویند که در هنگام درخواست شغل به دلیل جنسیت خود مورد تبعیض قرار گرفته اند.
مراقبت های بهداشتی
9 درصد از سیاه پوستان آمریکایی که در آمد ماهیانه بالایی ندارند، میگویند که از درخواست مراقبتهای پزشکی به دلیل نگرانی از تبعیض نژادی به دلیل نژاد خود اجتناب کرده اند،در حالی که هیچ سفید پوست آمریکایی شکایتی در این زمینه مطرح نکرده است.
22 درصد از سیاهپوستان آمریکایی با درآمدهای بالاتر از حد متوسط نیز میگویند که از مراجعه به مراقبتهای پزشکی برای خود یا یکی از اعضای خانواده خود اجتناب کرده اند زیرا نگران هستند که به دلیل سیاهپوست بودن مورد تبعیض قرار بگیرند.
تعامل با پلیس:
60 درصد از سیاهپوستان آمریکایی میگویند که آنها یا یکی از اعضای خانواده به دلیل سیاه پوست بودن توسط پلیس متوقف شده یا با آنها رفتار ناعادلانهای شده است.
لاتین تبارهای غیرمهاجر تقریبا دو برابر (36٪) بیشتر از لاتین تبارهای غیر مهاجر (19٪) میگویند که آنها یا یکی از اعضای خانواده آنها به دلیل لاتین تبار بودن توسط پلیس متوقف شده یا با آنها رفتار ناعادلانهای شده است.
نتیجه گیری:
به این ترتیب بعید به نظر میرسد که سخنرانی تاریخی «رویایی دارم» مارتین لوترکینگ که رهبر سیاهپوست جنبش حقوق مدنی ایالات متحده آمریکا بود در نهایت در این کشور تحقق پیدا کند.
مارتین لوتر کینگ در این سخنرانی که در آن عبارت «رویایی دارم» تکرار میشد، درباره آرزوی خود سخن گفت و ابراز امیدواری کرد که زمانی در آمریکا طبق مرام و آرمان خویش زندگی کند و تحقق مساوات و برابری ذاتی انسانها را به چشم ببیند.
اما به گفته تحلیلگران در نهایت باید دیوار برتری طلبی سفیدپوستان در آمریکا روزی تخریب شود و این نیازمند ادامه تلاش های رنگین پوستان و دیگر اقلیت ها در این زمینه است.
پایان پیام/7منبع: شبستان
کلیدواژه: پوستان آمریکایی آفریقایی تبار ایالات متحده درصد از سیاه سیاه پوستان آمریکایی ها تبعیض نژادی تبعیض علیه سیاه پوست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۷۱۶۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علم گرفتار سانسور و تبعیض رسانهای/ وقتی اسمی از دانشمندان آسیایی و آفریقایی به میان نمیآید
به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ چندی پیش یک دانشمند چینی از خدمات شهروندی و اداره مهاجرت آمریکا درخواست کرد تا اقامت دائمی دریافت کند؛ با این فکر که شانس بیشتری در تحقیقات خواهد داشت. او یک زیستشناس ماهر است و همانطور که در ویزای نخبگان آمریکایی (EB-1A) تصور میکرد مقالات خبری در رسانههای برتر از جمله نیویورک تایمز که تحقیقات او را پوشش میدهد، «توانایی خارقالعاده» او را در علوم نشان میدهد. اما زمانی که افسران مهاجرت درخواست او را رد کردند، متوجه شدند که نام او در هیچ خبر و گزارش رسانهای نیامده است. در واقع پوشش خبری مقالهای که او جزو نویسندگان بود، مستقیما سهم عمده او را در این کار نادیده گرفته بود. این در حالی بود که او زمان بسیار زیادی را برای این پروژه تحقیقاتی وقف کرده بود و حتی ایده آن را خودش در دوره دکتری خود داده بود.
این موضوع باعث شد که چند محقق کنجکاو شوند که چه چیزی بر تصمیمات روزنامهنگاران و خبرنگاران تاثیر میگذارد که نام کدام محقق را در داستانهای خبری خود بیاورند. این در حالی است که رسانههای خبری نقش کلیدی در انتشار یافتههای علمی جدید به عموم مردم دارند. از سوی دیگر، پوشش یک مطالعه خاص برای تیم تحقیقاتی و موسسات آنها اعتبار به همراه دارد و سپس عمق و کیفیت پوشش، درک عمومی را از اینکه چه کسی علم خوب انجام میدهد، شکل میدهد. گاهی حتی پوشش خبری میتواند بر مشاغل فردی نیز تاثیرگذار باشد.
هویت اجتماعی دانشمندانآیا هویت اجتماعی دانشمندان مانند قومیت یا نژاد نقشی در پوشش خبری دستاوردهای علمی آنها دارد؟ پاسخ به این سوال ساده نیست. از یک سو، با توجه به حضور کم اقلیتها در رسانههای جریان اصلی آمریکا، ممکن است تعصب نژادی وجود داشته باشد. از سوی دیگر، روزنامهنگاری علمی به دلیل استاندارد بالای گزارش عینی خود شناخته شده است. از این رو محققان تصمیم گرفتند این سوال را به صورت سیستماتیک با استفاده از دادههای مشاهدهای در مقیاس بزرگ بررسی کنند.
کمترین پوشش رسانهایمحققان 223 هزار و 587 خبر از 288 رسانه آمریکا را از وبسایت Altmetric.com تجزیه و تحلیل کردند. این وسایت پستای آنلاین را درباره مقالات تحقیقاتی رصد میکند. اخبار منتشر شده از سال 2011 تا 2019 تعداد 100 هزار و 486 مقاله علمی را پوشش داده است. محققان برای هر مقاله، روی نویسندگانی متمرکز شدند که بیشترین شانس ذکر شدن نامشان را داشتند: اولین نویسنده، آخرین نویسنده و سایر نویسندگان. آنها محاسبه کردند که نویسندگان هر چند وقت یک بار نامشان در مقالات خبری ذکر شده است. سپس از یک الگوریتم برای استنتاج قومیت نویسندگان استفاده کردند و متوجه شدند که روزنامهنگاران گاهی اوقات به قومیت آنها برای ذکر نامشان در پوشش خبری تکیه میکنند. به طور مثال، مشخص شد که نویسندگانی با نامهای انگلیسی مانند «جان براون» یا «امیلی تیلور» بیشتر از بقیه در رسانهها ذکر شدهاند. آنها همچنین 9 گروه قومیتی بزرگ را با هم مقایسه کردند.
محققان دریافتند که شانس دیده شدن نویسنده اول مقاله در یک خبر 40 درصد است. با این حال، احتمال ذکر نام نویسندگانی از اقلیت کمتر در مقایسه با نویسندگانی که نام انگلیسی دارند، به طور قابل توجهی کمتر بود. این تفاوت برای نویسندگانی با نامهای آسیای شرقی و آفریقایی بارزتر بود. آنها به طور متوسط 15 درصد کمتر در رسانههای علمی آمریکا در مقایسه با کسانی که نام انگلیسی داشتند، ذکر یا نقل شده بودند.
این ارتباط حتی پس از در نظر گرفتن عواملی مانند موقعیت جغرافیایی، وضعیت نویسنده متناظر، موقعیت نویسنده، رتبه وابستگی، اعتبار نویسنده، موضوعات تحقیق، تأثیر مجله و طول داستان ثابت است.
و نابرابری بین انواع مختلف رسانهها، از جمله ناشران بیانیههای مطبوعاتی، اخبار عمومی و آنهایی که محتوای متمرکز بر علم و فناوری دارند، وجود دارد.
عوامل عملی و انتخاب زبانمحققان میگویند: اول و مهمتر از همه، عدم حضور دانشمندان با نامهای آسیای شرقی و آفریقا ممکن است به دلیل چالشهای عملگرایانهای باشد که روزنامهنگاران مستقر در آمریکا در مصاحبه با آنها مواجه هستند. عواملی مانند تفاوت منطقه زمانی برای محققان مستقر در خارج از کشور و تسلط واقعی یا درک شده انگلیسی میتواند نقش داشته باشد، زیرا یک روزنامهنگار در مهلت مقرر باید خبرش را آماده کند.
ما این عوامل را با تمرکز بر محققان وابسته به موسسات آمریکایی جدا کردیم. در میان محققان مستقر در آمریکا، مشکلات عملگرایانه باید به حداقل برسد، زیرا آنها در همان منطقه جغرافیایی روزنامهنگاران هستند و احتمالاً به زبان انگلیسی، حداقل در نوشتن، مهارت دارند. علاوه بر این، با توجه به اینکه توجه رسانهها به طور فزایندهای توسط مؤسسات آمریکا ارزش قائل میشود، احتمالاً این دانشمندان به همان اندازه به درخواستهای مصاحبه روزنامهنگاران پاسخ خواهند داد.
حتی زمانی که محققان فقط مؤسسات آمریکا را مد نظر گرفتند، تفاوتهای قابل توجهی در ذکر و نقل قول برای نویسندگان غیر انگلیسی یافتند؛ بهویژه، نویسندگانی با نامهای آسیای شرقی و آفریقایی در مقایسه با همتایان خود با نام انگلیسی، چهار تا پنج درصد کاهش در نرخ ذکر را تجربه میکنند. این نتیجه نشان میدهد که در حالی که ملاحظات عملگرایانه میتوانند برخی نابرابریها را توضیح دهند، اما همه آنها را در نظر نمیگیرند.
محققان همچنین دریافتند که روزنامهنگاران همچنین تمایل بیشتری به جایگزینی وابستگیهای سازمانی به جای دانشمندان با نامهای آفریقایی و آسیای شرقی دارند؛ به عنوان مثال، ذکر دانشگاه میشیگان برای آنها معتبرتر از ذکر دانشگاه های دیگر است. این اثر جایگزینی نهاد، بر یک سوگیری بالقوه در بازنمایی رسانهای تأکید میکند، جایی که ممکن است دانشمندان با نامهای قومیتی اقلیت کمتر معتبر یا مستحق شناسایی رسمی تلقی شوند.
چرا برابری در گفتمان علم اهمیت دارد؟بخشی از عمق پوشش اخبار علمی بستگی به این دارد که چگونه محققان به طور کامل و دقیق در خبرها به تصویر کشیده شوند، از جمله اینکه آیا دانشمندان با نام ذکر شدهاند یا خیر و تا چه حد سهم آنها از طریق نقل قول برجسته میشود. همانطور که علم به طور فزایندهای جهانی میشود و زبان انگلیسی به عنوان زبان اصلی آن است، مطالعه ما اهمیت نمایندگی عادلانه را در شکل دادن به گفتمان عمومی و پرورش تنوع در جامعه علمی برجسته میکند.
محققان میگویند که تفاوتها در مرحله اولیه انتشار علم، زمانی که روزنامهنگاران در حال انتخاب مقالات تحقیقاتی برای گزارش هستند، بیشتر باشد. درک این تفاوتها به دلیل چندین دهه یا حتی قرنها تعصب ریشهدار در کل خط تولید علم، از جمله اینکه چه کسی بودجه تحقیقاتی را دریافت میکند، چه کسی در مجلات برتر منتشر میشود و چه کسی در خود نیروی کار علمی نمایندگی میکند، پیچیده است.
روزنامهنگاران از مرحله بعدی فرآیندی را انتخاب میکنند که تعدادی نابرابری در درون آن وجود دارد. بنابراین، پرداختن به نابرابریها در نمایندگی رسانهای دانشمندان تنها یک راه برای تقویت فراگیری و برابری در علم است. اما این گامی در جهت به اشتراکگذاری دانش علمی با مردم به روشی عادلانهتر است.
انتهای پیام/
نسترن صائبی صفت کد خبر: 1228583 برچسبها آمریکا